بدون عنوان
امروز رفتم خونه مامان جون اینا که با دختر عمه هام بازی کنم .
دیروز هم رفتیم خونه ی دختر دایی مامان ولی همبازی نداشتم اذیت نشدم چون زیاد نموندیم تلویزیون هم نداشتن و من نتونستم سریال رودخانه ی ماه رو ببینم خیلی سریال قشنگیه و من هر روز نگاش می کنم کلا تابستونمو با تلویزیون دیدن گذروندم .
چند روز پیش مامانم برام یه لباس قشنگ دوخت و من تا زود پوشیدمش.
فردا ممکنه بریم دزفول و بریم علی کله ( علی کله همون آب رودخانه ی دزه که نمی دونم چرا دزفولی ها بهش می گن علی کله ولی هر چی که اسمشه خیلی جای قشنگیه و ما اونجا می ریم شنا می کنیم همه اونجا توی آبن از کوچیک تا بزرگ یه جاهایی رو هم کنار آب کرایه می کنن مثل غار که بهشون می گن کت اگه اونجا نباشه آفتابش خیلی داغه و نمی شه کنار آب موند معمولا بعد از آب بازی و شنا می ریم تو کت لباسامونو عوض می کنیم و ناهار می خوریم.)