ماجرای مسافرت به کرج و شمال
سلام به همه ی دوستان
الان که دارم می نویسم حدودا 4 روزه که از مسافرت برگشتیم یه مسافرت خوب و عالی .
اگه به وبلاگ باران برید شرح سفر رو مامانم اونجا نوشته پس من دیگه نمی نویسم.
فقط چند تا عکس اینجا می زارم.
اینجا برای صبحانه نگه داشته بودیم ( خرم آباد ) مامانم دوران دانشجوییش رو اینجا بوده و من علاقه ی عجیبی به این شهر دارم.
سمت راست دختر عموم نازنینه که باران تو این سفر خیلی بهش وابسته شده بود البته بخاطر توجه های زیاد نازنین .
اون بالایی هم شادیه که دانشگاه قبول شده و می خواد بره مشهد.
طالقان منطقه ای بین کرج و قزوین
اینجا تفریح گاهی است نزدیک خونه عمو مسعود اینا که این سری رو با ماشین رفتیم و سری بعد پیاده روی کردیم و من یه دسته گل چیدم.
اینجا روبروی بازار مهستانه نزدیک خونه عمه مهناز اینا
اینجا کلاردشته هوا سرد بود و مجبور شدیم لباس گرم بپوشیم.
جاده ی عباس آباد
رامسر
کنا دریا چابکسر
چابکسر (سمت راست دختر عمه ام دلارامه )
این عکس و تو تله کابین گرفتم(تله کابین رامسر)
باغ ویلای چابکسر
لاهیجان (در برگشت از شمال از لاهیجان گذشتیم )
بام لاهیجان
این دسته گلیه که جمع کرده بودم.
پارک ارم
پارک ارم
پارک ارم تفریح آخرمون بود تو مسافرت فردای اون روز(یکشنبه بیستم شهریور ماه ) حرکت کردیم به سمت اهواز و خدا رو شکر بعد از ظهر همان روز رسیدیم .