گوشواره های باران
باران مریض شده بود بردیمش دکتر مامانم گفت حالا که تا اینجا اومدیم
گوشاشو هم سوراخ کنیم خلاصه بعد از یکم کشمکش بین مامان و بابا
مامانم پیروز شد و خانم دکتر گوشای بارانو سوراخ کرد یه جفت
گوشواره ی صوزتی خوشکل براش انتخاب کردیم چقد خوشکل شده
بود یکم گریه کرد دلمون براش سوخت آخه مریض بود گناه داشت بابام
هم به خاطر همین راضی نمی شد که گوشاشو سوراخ کنیم ولی
اگه رو عکس کلیک کنید عکس بارانو می بینید
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی