بهاربهار، تا این لحظه: 20 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات بهار

اطاق تکونی

1390/3/2 14:03
نویسنده : بهار
287 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز من و مامان و باران حدودا سه تا چهار ساعت طول کشید تا

اطاقمو تمیز کنیم (باران که کمک نمی کرد فقط فضولی می کرد )

کتابامو اسباب بازیهامو لباسام خیلی به هم ریخته شده بود که با

کمک مامان همشو مرتب کردیم( البته باران بیشتر   اتاقمو به  هم

میریزه) بیشتر اسباب بازیها رو جمع کردیم و گذاشتیم تو انبار فقط

چند تا عروسک و خونه سازی برا باران و چند تا بازی فکری

برای خودم گذاشتم من بیشتر قصد دارم تو تعطیلات درس بخونم

تا برای سال دوم دبستان آمادگی بیشتری داشته باشم امروز هم

برای مامان دو صفحه از کتاب دارا و سارا رو خوندم تا روخونیم خوب

بشه الآن باران خوابه و من حوصله م سر رفته   ساکت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مدرسه مامان ها
2 خرداد 90 20:28
سبدی هست در اندیشه ی من که پر از گل بدهم هدیه به تو غافل از آنکه تو خود ناب تری یک جهان گل بخورد غبطه به تو سلام، از طرف مدرسه ی مامان ها روز مادر رو به شما مادر بزرگوار تبریک می گم