آب تنی
امروز بالاخره مامانم استخرو برامون راه انداخت . یک ماهه که می خواست این کارو بکنه ولی معطله چند تیکه موکت بود که زیرش پهن کنه که سوراخ نشه خیلی آب بازی رو دوست دارم و تا استخر پر آب شد منو باران رفتیم آب بازی و یکی دو ساعت بازی کردیم ولی مامان بارانو زود اورد بیرون چون همش می افتاد و سرش می رفت زیر آب . دیشب رفتیم خونه بابا جون اینا چون عمه مهناز اینا بودن جمعمون جمع بود و طبق معمول این چند روز حسابی بازی کردیم. امروز عمه اینا رفتند ولی بچه ها رو با خودشون نبردند حتما باید یه روز بیان پیشمون و با هم آب بازی کنیم. ...